۵ روش بازاریابی استارتاپ ها که در ۵ سال گذشته تغییر کرده است

بازاریابی استارتاپ ها در طی سالیان اخیر و با توجه به پیشرفت های قابل ملاحظه فناوری، توسعه زیادی پیدا کرده است. به عنوان مثال تحولات و توسعه حوزه دیجیتال بسیار جلوتر از پیش بینی ها و انتظارات  صورت گرفته است. در واقع سرعت تحولات، نیاز کسب و کارها برای تطبیق سریع و قاطع استراتژی های بازاریابی شان را با سرعت تغییر فناوری ها، بازارها و رفتار مصرف کننده، ایجاد کرده است. در حقیقت "استاندارد جدید" برای بازاریابی استارتاپ ها، شامل تنظیم مداوم استراتژی برای بهینه سازی نتایج است.
اگرچه لیست روش ها و کارهایی که می توان در این حوزه انجام داد طولانی است، اما در زیر برخی از نکات برجسته در مورد عمده ترین راهکارهای حال حاضر جهت کمک به پیشرفت های بازاریابی برای رشد کسب و کارها را مشاهده خواهید نمود.

  بازاریابی چابک
همانطور که دنیا با سرعت بالایی رو به جلو حرکت می کند، بازاریابان نیز برای غلبه بر چالش ها با چابکی بیشتر از هر زمان دیگری آماده شده اند. آمادگی بازاریابان حرفه ای صرفا از منظر دیجیتال نیست  بلکه بهره گیری از تمامی پیشرفت های فناوری از جمله داده های بزرگ (big data) نیز می باشد و به تبع آن به سرعت و با کارآیی بالا نسبت به تغییر نیازهای مشتری واکنش نشان دهند.
تیم های بازاریابی به جای پیروی از برنامه ها و پیش بینی های آماری، تمایل بیشتری به مطالعه مشتریان و پاسخگویی به نیازهای آن ها دارند. آن‌ها از تجربیات مختلف و تکنیک‌های growth hacking استفاده می‌کنند تا فرآیندهای رشد و مقیاس پذیری را بهبود بخشند. growth hacking از استراتژی های بازاریابی دیجیتال ویژه به نحوی استفاده می کند که به طور خاص برای ایجاد یا گسترش مشتری شما طراحی شده است.
 شبکه های اجتماعی پیشرفته
پنج سال خیلی طولانی نیست، اما در "طول عمر رسانه های اجتماعی"، ممکن است ده ها سال باشد، به ویژه هنگامی که سال 2020 در شمارش این 5 سال قرار می گیرد. از زمان ایجاد تقویم محتوا و ارسال منظم پست های به اندازه کافی خوب، فضای رسانه های اجتماعی بسیار تغییر کرده است. امروزه، در کنار ایجاد محتوای بصری قوی و با کیفیت بالا، مشاغل مجبورند به طور مداوم راه هایی برای برقراری ارتباط با مخاطبان و ایجاد جامعه مخاطبان پیرامون نام تجاری خود پیدا کنند.
به طور خلاصه: رویکرد انفعالی دیگر کارایی ندارد.
اکنون، تعداد و انواع سیستم عامل های رسانه های اجتماعی به طور قابل توجهی بیشتر از 5 سال پیش است. علاوه بر این، هدف قرار دادن مخاطبان خاص و اندازه گیری دقیق تر نتایج برای مشاغل آسان تر شده است. آنچه جالب تر است، این است که مخاطبان به سیستم عامل های مختلفی متصل شده اند و اگرچه حضور مناسب در سیستم عامل هایی مانند فیسبوک، لینکدین و توییتر اجتناب ناپذیر است، اما مثلاً TikTok ممکن است جایی باشد که اگر برخی از مشاغل نسل Z (جوانان) را هدف قرار دهند، باید زمان بیشتری را صرف تعامل کنند. و چون نیاز به گفتگو و ارتباط از مدل های "پسندیدن و دنبال کردن" فراتر می رود، شبکه-های اجتماعی مانند ClubHouse به زودی ممکن است گزینه اصلی بعدی در رسانه های اجتماعی باشد.
گفتگوهای هوشمند (مکالمه های هوش مصنوعی)
روزهایی که مشتری به جستجوی وب سایت‌ها می‌رفت تا نشانی پست الکترونیکی پیدا کند، گذشته است. از طریق استفاده از ربات های چت، گفتگوی زنده و پیام رسانی هدفمند، بازاریابی مکالمه ای به یکی از جذاب ترین روندهایی تبدیل شده است که طی 5 سال گذشته فضای بازاریابی دیجیتال را به میزان قابل توجهی متحول کرده است.
با رویکرد بازخوردگرا، بازاریابی مکالمه ای، مکالمات واقعی را پرورش می دهد و ارزش را از طریق چندین کانال ارائه خواهد داد. علاوه بر این، به تیم های بازاریابی کمک می کند تا فرایندهایی را که زمانی به شدت به تلاش انسان وابسته بودند، به طور خودکار انجام دهند.
بازاریابی مکالمه ای به برندها کمک می کند تا تجربه مشتری را افزایش داده و وفاداری مشتری را توسعه دهند،کمپین های بازاریابی ایمیل شخصی را بر اساس رفتار کاربر ارسال کنند، با استفاده از رسانه های اجتماعی ارتباط برقرار کنند و ضمن صرفه جویی در وقت و منابع، کارهای مختلف دیگری را پشتیبانی کنند.
امانت داری و هدف بیشتر
قابل اعتماد بودن، شفافیت، همدلی، همبستگی، از یک سو و پایداری، فراگیری، تنوع، بازگشت به جامعه استارتاپی از سوی دیگر. ما قبلاً در مورد همه این موارد شنیده‌ایم، اما بسیاری از شرکت‌های فناوری چندین سال است که وعده‌های توخالی می‌دهند و این ماجرا تا سال ۲۰۲۰ اتفاق نیافتاد تا اینکه نقطه عطفی به وجود آمد. روند صحبت کردن در مورد ایجاد یک تغییر مثبت، بعد از اینکه همه ما نیاز به آن را در زندگی خود احساس کردیم، یک ضرورت شد.
اعتماد سازی و ابراز همدلی هرگز بیش از آنچه که اکنون وجود دارد مورد توجه نبوده است. همه گیری (پاندمی) سرعت تحول دیجیتال را تسریع می کند و برای همیشه محل کار افراد را تغییر می دهد و کار "از راه دور" را به حالت عادی تبدیل خواهد کرد. تظاهرات علیه نژادپرستی و خشونت، جهان را متزلزل کرده است. همه این ها باعث شده که محصولات "نژادپرستانه" کمتر شود و تیم های متنوع تری از گروه های کاری استخدام شوند. علاوه بر این، قوانین و معیارهای جدید موارد تبعیض را مشخص و درعین حال کمرنگ کرده است.
در نتیجه، بازاریابی بیش از آنکه به سود فکر کند از فراگیری و انسانیت صحبت می کند. جالب تر این که، استارتاپ ها در این زمینه پیشگام بوده اند.
بازاریابی با هدایت محصول و تجربه بهتر کاربر
از همان زمان که اصطلاح واقعی "رشد با هدایت محصول" برای اولین بار در سال 2016 ابداع شد، باعث ایجاد هیاهوی زیادی در بین شرکت های فناوری، به ویژه استارتاپ های "SaaS" (Software as a service: روشی برای تحویل و صدور مجوز نرم افزار که در آن نرم افزار از طریق اشتراک به جای خرید و نصب بر روی رایانه های شخصی، بصورت آنلاین قابل دسترسی است. "پلت فرم SaaS" مبتنی بر فضای ابری به متخصصان فناوری اطلاعات کمک می کند تا هزینه های فناوری اطلاعات را به طور استراتژیک مدیریت و پیش بینی کنند. همچنین این نرم افزار به عنوان یک مدل سرویس است که در آن نرم افزار به صورت اشتراکی مجوز می گیرد و به صورت مرکزی میزبانی می شود. گاهی اوقات از آن به عنوان "نرم افزار درخواستی" یاد می شود، و قبلاً توسط مایکروسافت به عنوان "نرم افزار به اضافه خدمات" نامیده می شد.رشد مبتنی بر محصول" در حقیقت در مواردی که استفاده از محصول به عنوان محرک اصلی جذب، نگهداری و گسترش کاربر استفاده می شود، تعریف می گردد. نمونه های بزرگی از این قبیل که با استفاده از این استراتژی به موفقیت دست یافته اند Slack و Calendly هستند. در اینجا کل تلاش های بازاریابی معطوف به ایجاد یک تجربه عالی محصول می شود که رشد مشتری را در پی خواهد داشت. تلاش زیادی برای ایجاد تیم های منسجم در حوزه بازاریابی کسب و کارهای نوپا انجام شده است. بازاریابان و فروشندگان در کنار هم کار می کنند تا مطمئن شوند محصولی متناسب با مشتری تولید می شود. با این حال هدف نهایی شرکت این است که محصول خود را بفروشد در حالی که تمرکز خود را بر بهبود مستمر تجربه حفظ کند.