تکنولوژی و فناوری
در فعالیت هایی که به اندازه یک ورزش رقابتی فرد را از نظر احساسی شارژ می کند نظارت شدیدی وجود دارد و اغلب هزینه های زیادی صرف انجام آن می شود. داوری در محیط پرفشاری که داوران دائماً توسط بازیکنان، مربیان آنها، هواداران آنها، کارشناسان ورزشی و حامیان رویدادها مورد بررسی قرار می گیرند، کار آسانی نیست.
در حال حاضر با شبکه های متصل به همه جا، تک تک انسان های روی زمین این قدرت را دارند که هر حرکتی را در هر میدان ورزشی از نزدیک ببینند و درباره درست یا غلط آن قضاوت و داوری کنند.
ورود تکنولوژی به ورزش می تواند همه چیز را دقیق، سریع و مهم تر از همه خنثی نگه دارد و بیش از هر چیز دیگری، میتواند به کاهش فشار روانی بر داوران در فرآیند گرفتن بهترین تصمیمی کمک کند. چندین دهه از "داور سوم" در سال 1992، که شیوه بازی کریکت را تغییر داد گذشته است. داور سوم فقط پخشهای ویدیویی پیچیده بود تا داوران اصلی را در تصمیمگیریهایی مانند out، not out، wide،no ball، پشتیبانی کند. این چشم فداکار داور سوم، روباتیک بود که میتوان برای تصمیمگیری درست به آن اعتماد کرد.
قدرت مغزهای غیر انسانی
مغزهای غیرانسانی به نوعی برتر از مغز انسان تلقی می شوند و از این رو، تصمیمات را برای داوران حرفه ای قابل قبول تر و با استرس کمتری همراه می کنند.
با این حال، همیشه یک تردید جزئی در مورد اینکه فناوری در ورزش تا کجا باید پیش برود وجود دارد، یا در واقع تا چه حد باید به طور کلی اجازه پیشرفت داشته باشد. در سال 2007، یک اسنوبرد سوار و دانشمند ورزشی در استرالیا، سیستمی از حسگرها را برای آزمایش اینکه آیا یک سیستم دقیقتر اندازهگیری میتواند به کارشناسان در ارزیابی عملکرد آنها کمک کند یا خیر، گرد هم آورد. این معیار به تعیین استاندارد عملکرد عادلانهتر به جای استانداردی که با سلایق و ذهنیتهای انسانی رنگ آمیزی شده باشد، کمک میکند.
این آزمایش شامل تجهیز 10 اسنوبرد سوار با شتاب سنج و ژیروسکوپ بود. این اندازه گیری دقیق دو عامل کلیدی در ارزیابی را فراهم کرد: درجه چرخش و مدت زمان پرش. پس از مسابقه، دادههای حسگرها و تصمیمات حاصل از آنها با داوران انسانی مقایسه شد. این دو حسگر اطلاعاتی را ارائه کردند که تقریبا سه چهارم از تغییرات در امتیازات رسمی را شامل میشد و آنها را دقیقتر از تصمیمگیرندگان انسانی میکرد. قسمت جالب اینجاست که علیرغم اعتراف به عدم دقت داوری انسانی، بسیاری از اسنوبرد سواران خبره حاضر نشدند این ابزار فناوری جایگزین تصمیم گیرندگان انسانی شود.
کمک داور ویدیویی (VAR) که در جام جهانی فوتبال 2018 روسیه مستقر شد، نشان دهنده ایمان تقریباً نیمی از جمعیت جهان به این فناوری بود که جام جهانی را تماشا می کردند. اتاق کنترل ویدئویی ساده ای که راه اندازی شده بود می توانست در زمان واقعی با داور در زمین ارتباط برقرار کند. پشتیبانی تصمیم آن با نرخ دقت 99.3% در مقابل دقت تصمیم گیری انسانی 95% قابل اعتمادتر پذیرفته شد.
NFL سالهاست که از سیستم های پخش ویدئویی برای بررسی و تایید تصمیمات داور استفاده می کند. بسکتبال حرفهای همچنین از سیستمهای بازی مجدد برای مواردی مانند تصمیمهای ساعت، خطا و مالکیت استفاده می کند و داوران تشویق شدهاند قبل از تصمیمگیریهای حیاتی از آنها استفاده کنند.
سیستم VAR یک مزیت دیگر هم داشت: داده هایی را جمع آوری می کند که ابزارهای تحلیلی پیشرفته را تغذیه می کند. این گام اصلی برای قرار دادن "Moneyball" در حوزه عمومی است. بسیاری از ابزارهای مورد استفاده برای تصمیم گیری های ورزشی به شدت به فناوری های ارتباطی و شبکه های پیشرفته وابسته هستند. در حالی که Wi-Fi یک فناوری معمولی برای اتصال بلادرنگ است، G 5 تغییر دهنده بازی خواهد بود، چه برای تماشای لحظهای از فعالیتها یا استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای ارائه یک نمای همزمان از فعالیتهای ورزشی برای علاقهمندان. در طول بازیهای المپیک زمستانی 2018Pyeongchang ،G 5 برای پهپادهایی که رویدادها را پوشش میدهند و برای ارائه تجربهای بسیار بهتر برای بینندگان استفاده شد. البته سرعت، دقت و وضوحی که G 5 به پهپادها داده است می تواند برای داوری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
از جمله فناوری های دیگری که می تواند به داوران در تصمیم گیری صحیح کمک کند، Hawk-Eye است. Hawk-Eye با استفاده از مجموعه پیچیده ای از کامپیوترها و دوربین ها، مسیر توپ را ردیابی می کند. مقامات برگزار کننده راگبی از آن در جام جهانی راگبی 2015 برای بهبود تصمیم گیری در زمین استفاده کردند. امروزه این ابزار در بسیاری از ورزش های بین المللی برای کمک به داوران از جمله کمک داوران در لیگ برتر انگلیس استفاده میشود.
اصول اخلاقی فناوری در ورزش
آیا autotune اخلاقی است؟ آیا دستگاه های تصویرگر استعداد هنرمند را از بین می برد؟ پرسیدن اینکه آیا استفاده از ابزارهای فنی برای داوری لذت یا هیجان بازی را از بین میبرد، شبیه به این است که بپرسیم آیا ماشینهای بافندگی مکانیزه کار دست بافندگان را از بین میبرند؟
این سوال قدیمی است، اما پاسخ ها باید مدرن باشند. تا زمانی که ورزش برای لذت باشد، فشار برای یک تصمیم خاص کمتر است. با این حال، زمانی که پول هنگفت، بازارهای گرسنه و مشاغل پرمخاطب بر این تصمیم سوار می شوند، فشار تقریباً فرا انسانی است. برای توجیه تصمیمی که چنین تأثیری دارد، اغلب بهتر است آن را به ابزارهای خنثی که روی الگوریتمها کار میکنند و نتایج کاملا قابل توجیهی میدهند، بسپارید.
فکر نهایی
فرمول 1 خاطرنشان می کند که "بیش از 300 حسگر در هر ماشین مسابقه بیش از 1.1 میلیون نقطه داده در ثانیه تولید می کند" حتی با وجود میلیاردها نقطه داده در طول هر مسابقه آخر هفته، بهترین سنسور همچنان خود راننده باقی می ماند.
نظر شما :